سایه‌های شوم بر ردپای مسیح

وحید محمود قره باغ؛ در پانزده نوامبر سال دو هزار میلادی واقعه‌ای رخ داد که توجه غالب رسانه‌های جهان را به خود معطوف کرد. پیکر بی جان ادواردو آنیلی فرزند جیانی آنیلی سرمایه دار و کارآفرین معروف ایتالیایی در بزرگراه تورینو ساوونا زیر پل "ژنرال فرانکو رومانو" پیدا شد.

هر چند واقعه یک خودکشی به نظر می‌رسید، ولی برخی شخصیت‌ها از همان ابتدا معتقد بودند که این اتفاق توطئه‌ای بیش نبود و در واقع ادواردو به قتل رسیده است. این نظر زمانی به واقعیت نزدیک می‌شد که اسنادی نیز دال بر ساختگی این اتفاق بود.

ادواردو آنیلی در کنار پدرش جیانی آنیلی

جیوزپه پوپو، نویسنده و روزنامه نگار ایتالیایی از جمله کسانی بود که مدعی شد این واقعه یک قتل طراحی شده است. او که قبلا کتابی درباره مرگ ادواردو آنیلی به رشته تحریر درآورد، معتقد بود چگونه ممکن است کسی ادواردو را ندیده نباشد در حالی که پل فرانکو بر روی بزرگراهی است که در هر لحظه خودرو‌های زیادی از روی آن عبور می‌کند. ضمن اینکه ادواردو در آن زمان از عصا استفاده می‌کرده و در واقع می‌لنگیده است، به طوری که حداقل دو دقیقه باید طول می‌کشید تا ادواردو از دیواره بزرگراه بالا برود و خود را پایین بیندازد و با این وجود چگونه است که هیچ کسی او را ندیده است.

قضیه زمانی پیچیده می‌شد که کمربند و بند کفش او پس از هشتاد متر سقوط حتی باز نشده بود. ضمن اینکه ادواردو را سریعا به خاک سپردند، در حالی که اصولا می‌بایست کالبدشکافی می‌شد و این مهم هیچ وقت انجام نشد. پزشک مربوط به پرونده بدون فوت وقت و با حداقل تحقیقات ممکن، گواهی دفن ادواردو را صادر کرد و او را در یکی از کلیسا‌های روستای ویلارروزا در آرامگاه خانوادگی آنیلی به خاک سپردند. پوپو همچنین معتقد بود طبق اسنادی که به دست آورده است چند هفته پیش از مرگ ادواردو، از وی خواسته بودند تا سندی را امضا کند. سندی که طبق آن ادواردو می‌بایست از تمام حقوق خود در کارخانه فیات در قبال مقادیر فراوانی پول و دارایی صرف نظر کند و او این را نپذیرفته بود.

اگر به راستی ادواردو خودکشی کرده بود چرا پس از مرگش تمامی اسناد و شواهد مربوط به فعالیت‌ها و زندگی وی جمع‌آوری شد و حتی فیلم مستندی که از خود وی ساخته شده بود و در آرشیو کانال یک ایتالیا بود، از آرشیو این کانال خارج شد؟ آیا تمام این موارد اتفاقی است؟ آیا منطق این موارد را توجیه می‌کند و یا حتی فکر نیز از تحلیل آن قاصر است! چگونه ممکن است شخصی، چون ادواردو که شور و هیجان فوق العاده‌ای برای هستی دارد به فکر خودکشی افتاده باشد و حتی به آن عمل کند.

گفتنی است حتی درصد قابل ملاحظه‌ای از کسانی که به افسردگی شدید مبتلا بوده اند، به دلایلی اقدام به خودکشی در طول زندگی خود نکرده اند. پس چگونه است که شخصی، چون ادواردو که از این وادی‌ها جداست به فکر و حتی عمل خودکشی مبادرت کرده است.

ادواردو زمانی که در دانشگاه نیویورک تحصیل می‌کرد، در کتابخانه با قرآن آشنا شده و در ادامه به تحقیق در مورد آن پرداخت. او با دیدن آیات قرآن احساس می‌کرد که این کتاب، یک کتاب معمولی نیست و نورانیت خاصی دارد. او معتقد بود که این کتاب نمی‌تواند ساخته و پرداخته دست بشر باشد. او در ادامه قرآن را بیش از پیش درک کرده و ایمان داشت که این اثر گفته انسان نیست، این بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفت. او که با قرآن مانوس شده بود در نهایت به دین اسلام و سپس تشیع گرایش پیدا کرد و نام مهدی را برای خود برگزید.

از سوی دیگر ازدواج‌ها و همچنین وقایعی که در این خانواده مشهور رخ می‌داد، اتفاقی به نظر نمی‌رسید. ازدواج مادر ادواردو که یک پرنسس یهودی بود و همچنین ازدواج اول خواهر ادواردو هم برنامه ریزی شده به نظر می‌رسید. مضاف بر این مرگ‌های مشکوکی که در نهایت منجر به انتقال قدرت و ثروت این خاندان به یهودیان می‌شد. مرگ جورجو سی شش ساله برادر سناتور آنیلی، فوت مشکوک جوواننینو پسرعموی ادواردو آنیلی و در نهایت کشته شدن خود ادواردو نمی‌تواند همگی طبیعی باشد مگر اینکه ثروت از کاتولیک‌ها به یهودیان می‌رسید. بله، ادواردو پا جای پای مسیح می‌گذاشت، اما سایه‌های شوم همواره به دنبال او بودند و در نهایت نیز به مقصودشان رسیدند، غافل از اینکه نام او زنده خواهد بود.