آیا بلینکن میتواند اثر انگشت خود را بر روی تاریخ برجای بگذارد همان طور که کیسینجر در بیش از یک نقطه در جهان از جمله در مذاکرات برای خروج امرکیا از وبتنام ان کار را انجام داد؟ باز هم میگویم که موقعیتهای تراژیک نیازمند تصمیم گیریهای استثنایی و مردانی هستند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت دارند.
ایالات متحده در تلاشی ناموفق برای حفظ "اولویت" خود، چین، روسیه و ایران را به عنوان کشورهای به زعم خود شرور جهان معرفی کرده است. سیاستگذاران امریکایی اکنون بر سر یک دو راهی برای انتخاب قرار دارند: حکم تاریخ را بپذیرند همان طور که بریتانیا به تدریج از سال ۱۹۴۵ انجام داده یا به طور فاجعه آمیزی در برابر آن مقاومت کند.
پروفسور "آلن لیچمن" مورخ حوزه تاریخ سیاسی امریکا به مدت چهار دهه در پیش بینی انتخابات امریکا تحلیل های درست و دقیقی را ارائه کرده است. لیچمن می گوید تکنیکی که به کار می برد به او این امکان را می دهد تا نتیجه آرای رای دهندگان را پیش بینی کند.
اگر دیوانه میخواهید احتمالا "کریستی نوم" فرماندار داکوتای جنوبی ممکن فرد بهتری برای نگاه کردن باشد! او در کتاب تازهای تحت عنوان "بدون بازگشت" نفرت خود را نسبت به سگ سابق اش و هم چنین یک بز "بدخلق" ابراز داشته که هر دو آنها را کشته است. باید بگوییم که نوم نامزد تصدی سمت معاونت ترامپ است!
"جیسون دی لئون" انسان شناس در کتاب خود قاچاقچیان انسان را نه به مثابه شروران غیر انسانی بلکه به عنوان افرادی که در یک سیستم غیر انسانی در حال عمل هستند ترسیم کرده است. او استدلال میکند که ساختن جهانی که قاچاقچیان انسان را بیکار کند مستلزم پرداختن به بی عدالتی عای وحشتناک ایجاد شده توسط سرمایه داری است: فقر، فساد سیاسی، تجارت مواد مخدر، خشونت باندهای فراملی، الگوهای تغییرات آب و هوایی که توسط ثروتمندترین افراد ایجاد شده است.
یکی از محرکهای عمده و محوری که اغلب جامعه شناسان در ریشه شناسی اعتراضات جاری در دانشگاههای آمریکا به آن معطوف بوده اند، مساله و چالش "شکاف نسلی" بوده است. در این چهارچوب، میان ارزشهای مقامهای ارشد و نخبگان سیاسی و به طور کلی طبقه حاکمه در آمریکا و قشر جوان و تحصیلکرده در این کشور، شکاف و گسست ایجاد شده است.
شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهادهای چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال میکنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.
پیگیری واشنگتن برای ایجاد یک شبکه پیچیدهتر از روابط امنیتی یک بازی خطرناک است. این روابط شامل ارتقاء قابلیتهای دفاعی، مانورهای نظامی مشترک بیش تر، به اشتراک گذاری اطلاعات عمیق تر، ابتکار عمل جدید در زمینه تولید دفاعی و همکاریهای فناوری و افزایش برنامه ریزی اضطراری و هماهنگی نظامی است. تمام این موارد ممکن است پکن را در مورد استفاده آشکار از نیروی نظامی در منطقه محتاطتر سازد. با این وجود، ساختار جدید اتحاد به تنهایی ضامن بلند مدت صلح و ثبات منطقهای نیست و حتی میتواند خطر سقوط طرفین به یک درگیری را افزایش دهد.
«تا پیش از حمله ایران به اسرائیل، آمریکاییها مدام میگفتند که ما پشت اسرائیل ایستاده ایم، اما بعد از آن که اسرائیل تصمیم به تلافی گرفت، اعلام کردند ما پشت حمله اسرائیل نخواهیم بود. علت نیز مشخص است و اگر ایالات متحده از یک حد مشخص بیشتر درگیر مناقشات منطقهای و به ویژه مناقشات ایران و اسرائیل شود، به شدت آسیب خواهد دید.»
طبیعتا یکی از مهمترین مطالبات دانشجویان معترض پایان یافتن خشونت علیه مردم فلسطین است، اما خواسته دوم که از سوی اغلب دانشجویان صراحتا اعلام میشود، درخواست پایان دادن به هرنوع همکاری علمی، فرهنگی، مطالعاتی، مالی و عملی با اسرائیل است. دانشجویان میگویند تمایلی ندارند در سیستمی درس بخوانند که با اسرائیل همکاری میکند. دانشجویان دانشگاه سیدنی نیز از دانشگاه خود خواسته اند که روابط خود را با دانشگاهها و سازندگان اسلحه در اسرائیل قطع کند.
مطمئنا امکان تحقق تمام سناریوهای ذکر شده بعید به نظر می رسد اما دست کم می توان گفت امکان آن هر چند اندک اما وجود دارد. با توجه به این که این انتخابات امریکا تاکنون نتای عجیب کم نداشته نمی توانید احتمالات ذکر شده را رد کنید.
در جنگ سرد جدید به جای تسلیحات هسته ای در مقیاس بزرگ پیشرفت ها در عرصه رباتیک و محاسبات به تاکتیسین ها اجازه داده به تسلیحات در ابعاد کوچک تری فکر کنند. هر دو ارتش امریکا و چین در حال آماده شدن برای نوع جدیدی از جنگ هستند که در آن اسکادران های پهپادهای هوایی و دریایی مجهز به هوش مصنوعی مانند دسته ای از زنبورها با هم کار می کنند تا بر دشمن غلبه نمایند.
پاسخ اسرائیل بر ناتوانی این رژیم در عملیات مستقل در عرصه بین المللی تاکید دارد. حضور و حمایت آمریکا در منطقه نقشی اساسی در شکل دهی به فرآیندهای تصمیم گیری اسرائیل دارد. این وابستگی به دیپلماسی بین المللی و کمکهای نظامی اتکای اسرائیل به عوامل خارجی برای تدوین سیاستگذاریهای امنیتی منطقهای خود را آشکار میسازد.
ایران نمیخواهد وارد یک جنگ تمام عیار مستقیم با اسرائیل شود چرا که میداند در آن صورت ایالات متحده در حاشیه باقی نخواهد ماند.
چاوز از مدتها قبل از آن رخداد تلاش کرده بود تا آن شرکت را به منبع اصلی تامین مالی پروژههای با انگیزه سیاسی تبدیل کرده و کارشناسان نفت را با متحدان سیاسی جایگزین کرد که تجربه کمی در این صنعت داشتند یا اصولا فاقد تجربه در آن عرصه بودند. این اولین باری که شرکت نفت دولتی ونزوئلا در یک طوفان عمومی و سیاسی درگیر شد. درست قبل از تلاش برای کودتا چاوز خشمگین در پیامی رادیویی تمام مدیران آن شرکت را به طور علنی اخراج کرد.
«احتمال حمله بزرگ به رفح بالا است و تا کنون نیز حملات متعددی علیه رفح در جریان بوده و نمیتوان گفت تا کنون رفح از آماج حملات اسرائیل در امان مانده است، اما میتوان گفت تا کنون حملات به رفح همه جانبه و وسیع یا نابودکننده و ویرانگر نبوده است. لذا، حمله همه جانبه به رفح، میتواند به عنوان یک ابزار در دست نتانیاهو در نظر گرفته شود. بنابراین بازی نتانیاهو بازی پیچیدهای نیست. او در حال بخش بندی گزینهها در جهت ماندگاری دولت خود و تعیین حرکت بعدی اسرائیل است.»
بخش زیادی از سیستم دفاعی اسرائیل در برابر حمله اخیر ایران به چالش کشیده شد و از گنبد آهنین تا ادوات نظامی اسرائیل که برای خنثی سازی حمله استفاده شد، نیاز به بازسازی و صرف هزینه مجدد دارد. این تنها یکی از جنبههای قضیه است، ولی جنبه دیگر این است که اسرائیل از مدتها پیش آگاه شده دوره آن دیدگاه متفرعنانه و خودبرتر داننده که از آغاز تشکیل دولت فلسطین و طی جنگ با کشورهای عرب و شکست آنان در ذهن اسرائیلیها جا افتاد، به پایان رسیده است. اکنون تعدادی کشورهای پیشرفتهتر و حتی قویتر از اسرائیل در منطقه وجود دارند که در راس آنها عربستان سعودی قرار دارد. امارات، قطر، کویت و حتی عمان و مصر نیز از کشورهای قدرتمند منطقه هستند. به همین دلیل هم بود که اسرائیل طی چند سال اخیر سعی کرد رفتار صمیمانه تری را با کشورهای عرب منطقه برقرار کند. این رویکرد به ویژه پس از طرح پیمان صلح ابراهیم جدیتر شد.
خواهرم لوجین تحت ممنوعیت سفر قرار گرفته است و در ترس دائمی از بازداشت زندگی میکند. او یکی از بسیاری از فعالان زن سعودی است که در چنین وضعیتی به سر میبرند.
تهران میخواست پیشینهای ایجاد کند که بتواند به طور مستقیم بدون آغاز جنگی تمام عیار به اسرائیل ضربه بزند. تهران قصد داشت به اسرائیل بگوید که میتواند به آن رژیم ضربه بزند. تهران قصد داشت به ایالات متحده بگوید که ایران قدرتی در خلیج فارس است که باید بماند و تنگه هرمز را کنترل میکند. تهران قصد داشت به تمام رژیمهای عربی همکاری کننده با رژیم صهیونیستی بگوید ممکن است در آینده چنین اتفاقی برای آنان نیز رخ دهد.
کاخ سفید در مورد بحران اخیر نیز امیدوار است که به محض این که ایران از موضع خود عقب نشینی نماید موج خشونت فروکش کند اما در روز جمعه به نظر میرسید که هیچکس به این پیام توجه نکرده و به نظر میرسد دور جدید خطرناکی آغاز شده است.