حسن حمزه*؛ مایک پومپئو وزیر خارجه امریکا در بنیاد هریتیج راهبرد جدید سیاست خارجی امریکا علیه ایران را تشریح نمود، این سند از ایران دوازده درخواست مطالبه کرده است که به باور کارشناسان اگر غیر ممکن، غیر واقع بینانه است. بر اساس راهبرد جدید در صورت عدم تن دادن ایران به این خواستهها تحریمهای سختی که نمونه آن در گذشته اعمال نشده، علیه ایران تحمیل خواهد شد.
اما آیا این راهبرد برای ایران تهدید یا فرصت است؟
صرف نظر از موقعیت ایران، در داخل امریکا که همانند عربستان یا اسرائیل از نفوذ قابل توجهی در بدنه تصمیمگیری در داخل امریکا (سیاست لابیگری) برخوردار نیست، پیش شرطهای مطرح شده توسط وزیر خارجه ایالات متحده علیه ایران نه تنها توسط ایران بلکه موارد مربوط به توافق هستهای توسط تمام کشورهای وابسته به آن به ویژه اتحادیه اروپا رد و پذیرفته نخواهد شد.
به واقع این آغاز شروع بحران در روابط ایالات متحده و اتحادیه اروپا است و تهران میتواند از این فرصت برای چانهزنی جهت ادامه فعالیتهای اقتصادی با اتحادیه اروپا ذیل چارچوب برجام بهره ببرد.
پومپئو در ارائه نقشه راه جدید پس از خروج واشنگتن از توافقنامه هستهای ۲۰۱۵، گفت که دولت ترامپ میخواهد چارچوب جدیدی را برای رابطه با تهران ایجاد کند و خروج امریکا از توافق برای جایگزین کردن آن با توافقی بهتر است. وی این حرکت را تغییر مهم استراتژیک در سیاست دولت امریکا در رابطه با تهران توصیف کرد و این بدان معنی است که ایالات متحده از سیاست مهار باراک اوباما، به سیاست بازدارندگی تغییر جهت داده است.
پومپئو در این رابطه به عزم دولت امریکا برای تحمیل تحریمهای بی سابقه علیه ایران و نیز دنبال کردن عوامل و بازوهای ایران در منطقه و هر نقطه از جهان اشاره و گفت که ایالات متحده با آنها مقابله خواهد کرد.
در حقیقت سیاست تحریم هر چقدر هم که سخت باشد بدون همراهی سایر متحدان همچون چین، روسیه و اتحادیه اروپا نه تنها تأثیر چندانی بلکه منجر به تحولی استراتژیک در سطح روابط تهران و واشنگتن نیز نخواهد شد. نمونه بارز آن تحریمهای امریکا علیه موسکو است.
به سخن دیگر این اقدام بدون همراهی دیگران و شکل گیری ائتلاف وسیع قادر به ارئه نتیجه مطلوب نیست. در ابتدای این راه اتحادیه اروپا همواره پس از اعلام خروج امریکا از توافق هستهای راهبرد خود را در قبال آن بیان کرده و سیاست عدم همراهی با واشنگتن را در پیش گرفته است؛ و این فرصتی مناسب برای ایران فراهم میکند.
بیانیه موگرینی پس از سخنرانی پومپئو به وضوح نماینگر آغاز بحران در روابط این اتحادیه با امریکا است، عصبانیت موگرینی و حمایت قاطع آن از برجام هویدای این موضوع است.
موگرینی در این بیانیه تاکید کرده که روابط تجاری و اقتصادی با ایران در چارچوب توافق هستهای باید ادامه یابد. گرچه نبود ایالات متحده در این توافق ضربه سنگینی به آن خواهد زد و از منافع اقتصادی آن برای ایران کم میکند چرا که به گفته مدیر عامل توتال تمام شرکتهای بزرگ اروپایی از سیستم مالی ایالات متحده استفاده میکنند، اما با توجه به اظهارات مقامات اروپایی نحوه عملکرد تیم مذاکراتی و چینش آن میتواند از ضربه سخت این تحریمها به اقتصاد ایران با همراهی اتحادیه اروپا اندکی بکاهد.
با اینکه شرکتهای بزرگی همچون توتال فرانسه که فعالیت خود را بعد از برجام در پارس جنوبی آغاز کرده، پس از اخطار ایالات متحده به مجازات آنها، فعالیتهای خود را تعلیق یا متوقف کرده اند، اما این مورد نمیتواند برای برخی شرکتهای دیگر صدق کند و میتوان از فرآیند دور زدن تحریمها هر چند ممکن است هزینههایی در پی داشته باشد به ویژه اگر شرایط اعمال شده برای آنها الزامی نباشد بهره برد.
از طرفی جنگ با چنین شرکتهایی میتواند تنشها بین طرف اروپایی و امریکایی را دو چندان کند چرا که این بحران روابط، اکنون نیز پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام شدت یافته است.
به بیان ویلیام رایان محقق مرکز تحقیقات بینالمللی و استراتژیک واشنگتن فرصت دیگری که میتواند ایران از آن استفاده کند شکلگیری مبادلات تجاری از طریق سیستم جدید مالی غیر از دلار است. وی در این زمینه هشدار میدهد که اعتیاد امریکا به استفاده از حربه تحریم علیه دیگران سبب میشود تا برخی کشورها برای شکلگیری یک فرمول جدید جهت انجام عملیات تجاری بینالمللی غیر از دلار تشویق شوند؛ و این زنگ خطری برای ایالات متحده است.
اما از سوی دیگر برخی شرکتهای اروپایی حاضر نیستند میزان هنگفت سرمایهگذاری با غرب را فدای ارتباط با ایران کنند. حجم کل تجارت بین اروپا و امریکا در سال ۲۰۱۷ میلادی بیش از هزار میلیارد دلار بوده است که ۷۰۰ میلیارد آن شامل صادرات اروپا به ایالات متحده است.
از طرفی سیاست تحریم شرکتهای اروپایی برای افزایش فشار بعد از خروج امریکا از برجام توسط متحدان منطقهای امریکا نیز در حال اعمال است. به عنوان مثال اخیرا ولیعهد عربستان به شرکتهای این کشور دستور داده که از ادامه همکاری با شرکتهای آلمانی خودداری نمایند.
بزرگترین شرکتهای آلمان مانند زیمنس، دایملر و بایر بازار قابل توجهی در عربستان دارند. بر اساس اداره آمار آلمان عربستان سعودی شریک تجاری مهم برای شرکتهای آلمانی است. بر اساس این آمار میزان واردات عربستان از آلمان در سال ۲۰۱۷ به ارزش ۶.۶ میلیارد یورو (۷.۷ میلیارد دلار) است. در واقع سیاست خارجی برلین به ویژه حمایت آنها از برجام سبب خشم سعودیها شده است و این نیز تهدیدی جدی برای ادامه سرمایه گذاری این شرکتها در ایران است.
نهایت سخن آن است که سیاست جدید ایالات متحده پس از خروج از برجام که به دنبال افزایش فشار بر ایران جهت تعدیل رفتار منطقهای خود و بازبینی در اصول کلی سیاست خارجی آن است به نحوه رفتار و تصمیم گیری تهران در قبال این بحران بسته است. چرا که حمایت قاطع اروپا از توافق هستهای میتواند روزنههای امیدی هر چند اندک را روبروی ایران جهت استفاده برای کم کردن فشارها باز کند.
*حسن پژوهشگر مسائل خاورمیانه