سرقت آثار هنري، دامن هنر مدرن ايران را هم گرفت. طي سالهاي گذشته اخبار زيادي از سرقت شاهكارهاي هنري در رسانههاي جهان منتشر ميشد؛ از ناپديد شدن تابلوي «موناليزا» در موزه لوور گرفته تا عمليات مسلحانهاي كه به سرقت تابلوي «جيغ» مونش از موزه اسلو منجر شد. ميتوان سرقت 15 سكه طلا و نقره و يك گردنبند از نمايشگاه موزه ملي ايران در سال 1370، سرقت 385 سكه طلا و نقره و شش قلمدان از بخش اسلامي موزه ملي در سال 1371، سرقت شش قلم شيء فرهنگي از كاخ نياوران در سال 1374، سرقت 21 قلم اشياي عتيقه از موزه آبگينه و سفالينه در سال 1379، ناپديد شدن يك كتيبه سنگي از موزه ملي در سال 1380 و دهها شي و اثر تاريخي ديگر را هم به اين فهرست افزود.
اما كسي تصور نميكرد سارقان در كمين شاهكارهاي مدرن ايراني هم باشند. در تازهترين مورد، دو تابلوي نقاشيخط نفيس از محمد احصايي هنرمند پيشكسوت ايراني و چند اثر هنری دیگر متعلق به مجموعهاي خصوصي در شمال تهران به سرقت رفته است. اين تابلوها از جمله آثار شاخص اين هنرمند محسوب ميشوند كه مالك فعلي، آنها را در سال 1387 خريداري كرده است.
تابلوي به سرقت رفته اول با عنوان «محبت»، مربوط به سال 1383 است كه امضاي «احصايي 83» در حاشيه پايين آن به چشم ميخورد. تابلوي محبت در چهار لت (تكه) كشيده شده كه ابعاد هر «لت» 89 در 89 سانتيمتر و ابعاد كلي تابلو 180 در 180 سانتيمتر است.
اين تابلو با تكنيك تركيب مواد روي بوم به اجرا درآمده است. تابلوي به سرقت رفته ديگر از مجموعه معروف اين هنرمند تحت عنوان «ذكر تصويري الله» است و «سماع» نام دارد. سال اجراي اين اثر 1992 است و ابعاد كلي آن 86 در 86 سانتيمتر. اين اثر كه با تكنيك گواش و رنگ اتومبيل روي مقوا اجرا شده جزو ديگر آثار ارزشمند اين هنرمند است كه شامگاه جمعه 13 مرداد از محل نگهداري آنها در شمال تهران به سرقت رفته و پليس در حال تحقيقات براي پيدا كردن سارقان اين تابلوهاست. از نكات مهم در مورد اين دو تابلو آن است كه هر دو داراي برگه اصالت اثر (Certificate of Authenticity) هستند. سرقت دو تابلوي مدرن از يك هنرمند مشهور، بيشك اتفاقي مهم در هنر معاصر ايران به حساب ميآيد و حال اين پرسش مطرح ميشود در قبال سرقت آثار هنري چه راهكاري وجود دارد؟
اگر اين آثار به خارج از كشور منتقل شوند آيا راهكاري قانوني براي بازپسگيري آنها از طريق پليس بينالملل وجود دارد؟
محمد بهشتي كارشناس هنر در اينباره به «شرق» ميگويد: «مطابق با كنوانسيون جهاني استرداد اموال منقول، آثار به سرقت رفته از موزهها يا آثار مدرن هنري از طريق پليس بينالملل قابل بازپسگيري هستند. در ايران آثار شناسنامهدار هنري، اعم از مدرن يا غيرمدرن كه به سرقت رفته باشند از طريق نماينده اينترپل در ايران قابل بازيابي و استرداد هستند. در مورد آثار هنري مدرن، چنانچه اثر مزبور داراي برگه اصالت اثر باشد ميتوان از طريق اينترپل نسبت به دستگيري ربايندگان آنها اقدام كرد.»
كنوانسيون مورد بحث در سال 1970 از سوي سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي سازمان ملل متحد (يونسكو) ارايه و پس از امضا به اجرا گذاشته شد. اين كنوانسيون تا امروز ميثاق اصلي كشورهاي جهان براي حفاظت از مالكيت آثار فرهنگي به شمار ميرود. براساس بند اول اين كنوانسيون اموال فرهنگي به اموالي گفته ميشود كه توسط دولت از نظر باستانشناسي، قدمت پيش از تاريخ، تاريخي، ادبي، هنري و علمي مهم دانسته ميشود و اموال مختلفي از جمله اموال داراي ارزش هنري، تصاوير، نقاشيها و طراحيهاي كاملا دستي، دستنوشتهها، كتب چاپي قديمي، مدارك و آثار منتشرشده نادر را در بر ميگيرد. حال اين سوال مطرح ميشود كه دليل تمايل سارقان به آثار مدرن چيست؟ چه راهكار عملي براي جلوگيري از سرقت آثار مدرن وجود دارد و اصولا چه عامل يا عواملي سبب ساز سرقت آثار مدرن در ايران شده است؟
نصرتالله مسلميان، نقاش و مدرس هنر درباره انگيزههاي سرقت آثار هنرمندان به «شرق» ميگويد: «قطعا انگيزه مالي در اين سرقتها دخيل است. رونق گرفتن اقتصاد هنر ايران طي چند سال اخير در منطقه و جهان باعث شده تا سارقان هم به ارزش مادي آثار مدرن و معاصر پي ببرند. شايد خيلي از آنها اطلاعي از كيفيت و ارزش هنري اين آثار نداشته باشند و اصولا اين مساله براي آنها چندان مطرح و مهم نيست.»
به گفته اين هنرمند نقاش، خريد و فروش آثار مسروقه هنري در اروپا و ديگر كشورها امري مرسوم ولي پنهان است. حتي ممكن است اثري به سرقت رود و براي سالها كسي نداند آن اثر نزد چه كسي نگهداري ميشود. اين مدرس هنر با همه اينها، نقش پليس را براي جلوگيري از سرقت آثار هنري در ايران بسيار پررنگ ميداند و ميگويد: «اموال مردم، اعم از هنري يا غيرهنري بايد از هرگونه تعرض مصون باشند و اين وظيفه پليس را دو چندان ميكند؛ هر چند درخصوص آثار هنري، به جهت ماهيت فرهنگي اين آثار، پليس بايد توجه و دقت بيشتري براي صيانت از اين آثار مبذول دارد.»